شايد خيلي وقت ها همگي ما به اين‌كه از كجا اومديم، به كجا مي ريم، سرنوشتمون چه جوريه چه حوادثي در آينده براي ما اتفاق مي افته و ... فكر كرديم. زندگي هر آدمي مثل داستان يك رمان مي مونه كه بايد همين طوري ورق بزني و بخوني و بري جلو. توي عالم رويا مي شه داستان و تغيير داد، يعني انوجوري كه دوست داريم بعضي جاهاي داستان رو تغيير بديم . خيلي وقت ها سال‌هاي سال منتظر يه اتفاق هستيد ولي وقتي بهش مي رسيد كه ديگه خيلي دير شده. بگرديد تا نويسنده داستان زندگي تونو پيدا كنيد. شايد اگه پيداش كرديد داستان زندگي شما رو هم همونجوري كه دوست داريد تغيير بده. اينا مقدمه‌اي بود تا از فيلمي بگم كه توي تعطيلات ديدم و خيلي حال كردم ؛
« عجيب‌تر از رويا » [Stranger than fiction] اسم فيلميه كه توصيه مي كنم همه ببينيد. داستان مرد تنهايي به اسم هارولد که دوازده ساله که ممیز اداره مالیاته و زندگی یکنواخت و کسل کننده ای داره اما یه روز اتفاق عجیبی رخ مي ده و صدایی از درون سرش می شنوه كه این صدا مشغول روایت داستان زندگیشه. اين صدا بهش مي گه كه به زودي ميمره. صدا متعلق به زنی نویسنده به اسم كارن كه مشغول نوشتن داستان زندگی مرد تنهائیه که در انتهای داستان کشته خواهد شد. اما از بد حادثه هارولد تازگي ها با زن فروشنده‌اي به اسم آنا آشنا شده كه كم كم عاشق اون هم شده (يكي از قشنگ‌ترين و جالب‌ترين عشق‌هايي كه تو فيلما ديدن) اما حيف كه ديگه دير شده و داستان زندگيش داره به آخر مي رسه ... اگه ادامه داستان رو بگم لذت ديدن فيلم از بين ميره باقي ماجرا رو خودتون ببينيد. يه فيلم معنا‌گراي واقعي در غالب ساختار كمدي و درام كه خيلي تاثير گذاره. بازي عالي ويل فارل كه چند درجه بالاتر از همه بازي‌هاي عمرشه. شايد از معدود فيلم‌هايي باشه كه هم آدم رو مي خندونه و هم به  فكرمي اندازه. پس  از دستش نديد.

درست يك شب قبل از تحويل سال فيلم 300 را با بچه هاي سايت ديديم. همه مي دونستيم كه فيلم توهين آميزه اما انتظار ديدن يه فيلم خوب و داشتيم ولي ....
اول از همه اينكه اصلا دیدن فیلم را به هیچ کسی توصیه نمی‌کنم چون اگر فکر می‌کنید با وجود همه اشتباهات وحشتناک در روایت تاریخ بازهم با یک فیلم خوش ساخت و خوب با ايده هاي جديد طرف خواهید بود، کاملا در اشتباهید. اصلا انتظار شاهکاری مثل Sin City را نداشته ‌باشید.(ما هم گول همين موضوع رو خورديم و فيلم رو ديديم) آخرش سعي كرده يه چيزهايي تو مايه‌هاي گلادیاتوره بشه كه نشده. داستان فیلم هم چیز زیاد دندان‌گیری جز يه خالي بندي اساسي نيست.
ای او اسکات يكي از منتقد هاي خوب آمريكايي درباره فيلم اين‌جوري گفته: «فیلم ۳۰۰ به همان اندازه‌ی «اپوکالیپتو» خشن و دو برابر آن احمقانه است … ایرانی‌ها که ظاهرا در استفاده از زیورآلات مهارت دارند، تعدادشان خیلی بیش‌تر است و شامل نینجا، درویش، فیل، کرگردن، و یک کچل تنومند عصبانی هستند. ولی معلوم است که اسپارتی‌ها به باشگاه‌های بدن‌سازی به‌تر و دستگاه‌های الکترولیز دست‌رسی دارند [بدن سربازان اسپارتی هیچ مو ندارد، گویی همگی الکترولیز کرده‌اند.] آن‌ها هم‌چنین به ارزش‌هایی مثل شجاعت و آزادی اعتقاد دارند و اگرچه آدم کشتن را خیلی دوست دارند، آدم‌های خوب داستان هستند. شایان ذکر است که اسپارتی‌ها و دوستان یونانی‌شان سفید هستند؛ بر خلاف دشمن که پوستی سیاه و تیره دارد.» پس مطمئن باشيد كه فيلم اصلا فيلم خوبي نيست و خيلي هم خسته كننده است.
چیزی که بیشتر از نادرستی روایت تاریخی فیلم آزارتون مي ده، تاکید احمقانه‌ و کلیشه‌ای فیلم روی مفاهیمی مثل آزادی و دموکراسی و این جور‌چیزهاست نمي دونم اينا كار فرانك ميلره يا كارگردان فيلم. تمام مدت یونانی‌ها آزاد اندیش، آزادی دوست، دموکرات منش، باحال و با صفا نشون داده مي شن و ايراني‌ها هم وحشي. بعضي صحنه هاي فيلم اين قدر احمقانست كه خندتون مي گيره. (مثل حمله با كرگردن و فيل به سپاه 300 نفري). خلاصه اينكه فيلمه ارزش ديدن نداره وقت خودتونو هدر ندين... راستي بعدش يه فيلم خوب ديديم كه توصيه مي كنم همه ببينيد، يعني به نظرم همه ايراني ها بايد ببينند. (اتفاقا يه جوارايي بعد از 300 فقط همين فيلم مي چسبيد)؛ «ك مثل كين‌خواهي»[V for vendeta].

خدا رو شكر واسه اين دربي ديگه همه چيز عاليه. فقط تنها نگرانيم مصدوميت محمود فكري كاپيتان استقلالم. خدا كنه اونم برسه.
استقلالی ها همه سرحال و با‌روحيه‌اند. انگيزه هم كه تا دلت بخواد هم مي خوان رقيب ديرينه رو ببرن، هم مي خوان سايپا رو بكشن پائين، هم مي خوان به AFC ثابت كنند چه تيمي رو حذف كرده، خلاصه انگيزه بچه ها خيلي بالاست. البته خبراي خوشي هم كه از راي بازگشت به مسابقات جام باشگاه‌هاي آسيا رسيده روحيه بيشتري داده. محروم و مصدوم هم كه خدا رو شكر نداره. (البته به غير از فکری که خدا کنه اونم برسه).
بليط مسابقه هم كه پيش فروش شده مي گن پرسپوليسي ها چون چند بازي نتيجه نگرفتن و اميد قهرماني هم از دست دادن زياد استقبال نكردند.
اردوي قرمزها هم بد جوري ريخته به هم، فراز فاطمي و داريوش رضائيان و يه نفر ديگه اخراج شدند.آخه ديگه اميد قهرماني‌ام كه ندارن. راستي يه خبرم بدم اينكه بازيكن هايي كه از استقلال به تيم ملي دعوت شدند دو برابر بازيكن هاي پرسپوليسن حتما ژنرال (امير قلعه نوعي) هم جمعه مياد ورزشگاه. كاش روي نيمكت مي شست.
استقلال بايد انتقام دور رفت هم بگيره؛ اينم يه انگيزه ديگه.
با هم دعا كنيم: خدا کنه شانس این بار سراغ استقلالی ها بیاد. خدا کنه استقلال بهترین بازی تمام عمرش را جمعه جلوی پرسپولیس انجام بده. خدا کنه که اصلا تماشاگران پرسپولیس را به ورزشگاه راه ندند. خدا کنه داور بازی به رنگ آبي علاقه خاصي داشه باشه. خدا کنه باد در ورزشگاه در هر نیمه به سود استقلال و به ضرر پرسپولیس بوزد. خدا کنه اگه واسه پرسپولیس پنالتی شد داور نگيره . خدا کنه معدنچی 15 تا فرصت تک به تک گلزنی را نزنه .

اما مطمئن باشید اگر همه اتفاقات بالا هم بیفته، اين بار باز هم «پرسپولیس» ما می‌بره. استقلال آماده و با روحيه و با انگيزه و بدون مصدوم رو بردن يه حال ديگه داره، يه برد شيرين توي يه روز بهاري ...

پي نوشت: دلم واسه يه بنده خدايي مي سوزه، شنيدم صبح تا شب داره نماز مي خونه  و دعا مي كنه ولي حيف كه فايده نداره. جمعه روز پرسپوليسي هاست.